[ad_1]
در رفتن متیو بان، استاد دانشگاه هاروارد که رهبری یک مطالعه مخفی در مورد ایمنی هسته ای روسیه در کابینه رئیس جمهور سابق کلینتون را بر عهده داشت. او همچنین مشاور وزارت انرژی آمریکا و مشاور وزیر انرژی دولت اوباما، ارنست مونیز است. او برنده جایزه انجمن فیزیک آمریکا (Joseph E. Burton) برای “مشارکت برجسته در توسعه استراتژی برای کاهش خطر غارت هسته ای و هسته ای” شده است. وی بیش از 25 کتاب در زمینه فناوری هسته ای منتشر کرده است.
منبع: Foreign Affairs/ترجمه: فرارو
ایران بیش از هر زمان دیگری به ساخت سلاح هسته ای نزدیک شده است. پس از خروج آمریکا از برجام در سال 2018 به دستور ترامپ، ایران غنیسازی اورانیوم را به سطوحی بالاتر از گذشته آغاز کرد. رهبران ایران و ایالات متحده گفتهاند که میخواهند به توافق 2015 بازگردند، اما هر دو طرف دور هستند که در آن اقدام هستهای یا لغو تحریمها باید در اولویت باشد.
سانتریفیوژهای ایرانی هر روز که مذاکرات با شکست مواجه می شود، دور می زنند. حقیقت سخت برای ایالات متحده این است که واشنگتن گزینه هایی برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران دارد. بایدن در حالی که تحت تحریم است، می تواند بدون اجازه ایران به ساخت بمب اتمی در توافق باقی بماند.
همچنین، همانطور که بایدن پیشنهاد کرد، هر دو طرف می توانند به شورای امنیت سازمان ملل برگردند و سپس سعی کنند ایران را متقاعد کنند که یک توافق قوی و بلندمدت را بپذیرد. حمله نظامی به زیرساختهای هستهای ایران گزینه دیگری است که میتواند پیشرفت تهران را برای ساخت سلاح هستهای برای سالها به تعویق بیندازد، اما مطمئناً به انتقامجویی از سوی ایران و سرعت بخشیدن به حرکت ایران به سمت سلاحهای هستهای منجر خواهد شد.
از بین این گزینه ها بازگشت به برجام در سال 2015 بدترین گزینه است. این گزینه می تواند منجر به مذاکرات بیشتر درباره برنامه موشکی و فعالیت های منطقه ای ایران شود. این گزینه تهدیدهای بسیار کمتری نسبت به تلاش برای عقب راندن برنامه هسته ای ایران از طریق حمله نظامی ایجاد می کند. با این حال، واقعیت این است که عملکرد ایران در علم هستهای غیرقابل برگشت است. این امر باعث می شود تهران در طول زمان رضایت خود را برای تقویت توافق نامه دشوارتر کند.
امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به ساخت بمب اتمی نزدیک شده است. آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) که در نوامبر 2021 منتشر شد، نشان می دهد که ایران از توافق 2015 فراتر رفته است. ترکیب ذخایر اورانیوم غنی شده و سانتریفیوژهای پیشرفته ایران را قادر می سازد تا مواد اولیه بمباران ماه آینده خود را بسازد، دوره ای که با افزایش ذخایر اورانیوم 60 درصدی تهران به کاهش ادامه خواهد داد.
در ماههای منتهی به بمباران، ایران ممکن است مواد کافی برای بمب دوم و به دنبال آن بمب سوم و چهارم داشته باشد. در عین حال، ایران مشاهدات اضافی توافق شده در توافقنامه 2015 را حذف کرده است.
بازگشت به توافق 2015 می تواند برخی از پیشرفت های هسته ای ایران، از جمله ذخایر اضافی اورانیوم غنی شده و بهره برداری از سانتریفیوژهای پیشرفته را کاهش دهد. با این حال نمی توان دانش به دست آمده توسط ایران را انکار کرد. ایران در ساخت سانتریفیوژهای با کارایی بالا، مدیریت اورانیوم با غنای بالا و دلسرد کردن ناظران بینالمللی بدون واکنش جدی، روز به روز تجربه بیشتری کسب میکند.
پیشرفت سریع ایران در زمینه هسته ای گزینه های خوبی برای ایالات متحده باقی می گذارد. بدون این توافق، برنامه هسته ای تهران به ناچار محدودیتی نخواهد داشت: این برنامه تنها ترس از حمله احتمالی نظامی به ایران را تا زمانی که ایران بمب اتمی بسازد محدود می کند.
معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) که ایران یکی از طرفهای آن است، همچنان تهران را از توسعه سلاحهای هستهای منع میکند، اما این توافق، تولید یا ذخیره مواد هستهای مورد استفاده برای ساخت سلاحهای هستهای را تا زمانی که بینالمللی است، ممنوع میکند. بررسی. ممنوع نیست. در نتیجه، ایران ممکن است تصمیم به غنیسازی اورانیوم 60 درصدی خود که برای چندین بمب اتمی کافی است، بگیرد.
ایران احتمالاً به آزمایش و ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه خواهد داد تا در صورت تصمیم گیری برای برداشتن گام نهایی به سمت سلاح های هسته ای، احتمالاً آماده رفتن به یک سایت مخفی در اسرع وقت باشد. در این زمینه، تنها ابزاری که آمریکا می تواند از طریق آن ایران را باز دارد، خرابکاری و تحریم است. تحریم ها می تواند حمایت مالی ایران را از گروه های افراطی در خاورمیانه محدود کند. اما آسیب قابل توجهی به مردم ایران نیز وارد خواهد کرد.
خرابکاری ممکن است پیشرفت برنامه هسته ای ایران را به تاخیر بیاندازد، اما این یک وضعیت موقتی خواهد بود. هیچ یک از این گزینه ها تاکنون مانع از پیشرفت چشمگیر ایران در ساخت بمب نشده است. چنین اقداماتی خطرات خاص خود را دارد و حس خطر را در ایران تقویت میکند و باعث میشود گروهی در ایران حامی ساخت بمب اتم باشند. این وضعیت باعث تشدید جنگهای سایه سطح پایین بین ایران، آمریکا، اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس میشود.
اگر آمریکا موفق به احیای توافقنامه 2015 شود، تهدید هسته ای ایران را کاهش می دهد، اما نه به اندازه توافق اولیه. بیش از شش سال از خرید می گذرد. حتی اگر ایران سانتریفیوژهای اضافی خود را خنثی کند و ذخایر اورانیوم فوق غنی شده خود را آزاد کند، در صورت تصمیم به نقض مفاد توافق، ممکن است همان سانتریفیوژها را در مدت نسبتاً کوتاهی در مکانهای شناخته شده یا مخفی مجدداً راه اندازی کند.
قبل از خروج ایالات متحده از توافق 2015، ایران می تواند سانتریفیوژهای بیشتری بسازد و ظرفیت غنی سازی خود را با سرعت بیشتری افزایش دهد. یکی از ابهامات مهم این است که ایران با چه سرعتی می تواند یکی از این سانتریفیوژهای پیشرفته تر را بسازد و نصب کند.
برخی از کارشناسان پیشنهاد کردهاند که ممکن است به رویکرد «کمتر» بسنده کنیم. به عنوان مثال، مجبور کردن ایران به کنار گذاشتن اورانیوم غنیشده 60 درصد، توقف غنیسازی بیشتر اورانیوم و نصب سانتریفیوژهای جدید در ازای برداشتن برخی محدودیتها. چنین ترتیبی می تواند زمان زیادی را برای برقراری ارتباط ببرد، اما به هیچ وجه یک راه حل طولانی مدت نیست.
برخی دیگر از دولت خواسته اند که احیای توافقنامه 2015 را کنار بگذارد و در عوض تحریم های شدیدتری را علیه ایران اعمال کند تا ایران را به سازش متقاعد کند و شرایطی را ایجاد کند که تهران تحریم های اساسی تری را نسبت به توافق 2015 بپذیرد. با این وجود، حداکثر فشار ترامپ بر کمپین انتخاباتی گیج کننده است و او نشان داده است که دلیل کمی وجود دارد که باور کنیم تحریم ها و فشارهای مشابه باعث پیشرفت در قبال ایران شود.
در تهران، خروج ترامپ از توافق هسته ای، موضع کسانی را که استدلال می کنند واشنگتن هرگز شریک قابل اعتمادی نخواهد بود، تقویت کرده است. آنها اکنون این محدوده از اهرم های قدرت را دارند. همچنین آخرین بودجه پیشنهادی «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور ایران بر این اساس استوار است که اقتصاد ایران در سال آینده در غیاب توافق هسته ای 8 درصد رشد خواهد کرد و نیازی به سازش نمی بیند.
از لحاظ تاریخی، ایران به تلاش های غرب برای ایجاد منافع متقابل پاسخ داده است. این دیدگاه در اینکه چرا ایران این همه سانتریفیوژ مستقر کرده، اورانیوم غنی را ذخیره کرده و از گروه های تروریستی در سراسر خاورمیانه حمایت کرده است، منعکس می شود.
محتمل ترین راه برای دستیابی به یک توافق طولانی و قوی این است که ابتدا به توافق اولیه بازگردید و سپس در مذاکرات بعدی سعی در تمدید و تقویت آن کنید. این گزینه ارزش امتحان دارد، اما از آنجایی که بسیاری از تحریم های اعمال شده علیه تهران برای بازگشت به توافقنامه 2015 باید برداشته شوند، مزیت واشنگتن در دستیابی به شرایط بهتر در آینده کاهش خواهد یافت.
آخرین راه حل، حمله نظامی است که می تواند به طور موقت بسیاری از زیرساخت های هسته ای ایران را از کار بیاندازد. اگرچه ایران میتواند از تأسیسات غنیسازی سوخت در اعماق زمین فردو برای ساخت مواد مورد نیاز برای ساخت بمب اتمی استفاده کند، اما برخی از انواع بمبهای سنگشکن میتوانند به کارخانه آسیب رسانده و احتمالاً تونلهای این سایت را تخریب کنند.
با این حال، سایر تأسیسات هسته ای، از جمله پدافند هوایی گسترده ایران، که چنین حمله ای را به یک عملیات هوایی بزرگ و پیچیده تبدیل می کند، باید نابود شوند. بعد از میلاد که هر کدام هدف حمله قرار گرفتند.
ارتش ایالات متحده قادر به چنین حمله ای است و اسرائیل توانایی خود را برای انجام این کار بهبود بخشیده است (اگرچه اسرائیل محدودیت های بیشتری در توانایی خود برای سوخت گیری در فواصل طولانی و شکستن سنگرها دارد).
با این حال، پس از چنین حمله ای به ایران، تهران ممکن است فعالیت های هسته ای خود را به طور مخفیانه از سر گرفته باشد و آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) ممکن است تصمیم به عقب نشینی و بازسازی بازرسان خود قبل از حمله مجدد بگیرد. سعی کنید از سلاح های هسته ای استفاده کنید. به عبارت دیگر، چنین حمله ای می تواند شانس دستیابی ایران به سلاح هسته ای را در درازمدت افزایش دهد، نه اینکه شانس دستیابی به بمب اتمی را کاهش دهد.
تخمین زده می شود که یک حمله نظامی می تواند برنامه هسته ای ایران را بین دو تا پنج سال به تاخیر بیاندازد که کمتر از توافق پس از مذاکره است. نیروهای نیابتی تحت رهبری ایران تقریباً به طور قطع عملیات های مقطعی را انجام خواهند داد.
آنها طیف وسیعی از گزینهها را در اختیار دارند، از موشکهای دوربردی که میتواند به اسرائیل برسد (تقریباً 100000 تا حزبالله) تا پهپادهای بسیار دقیق که تأسیسات نفتی عربستان را تهدید میکنند. واقعیت این است که حملات نظامی علیه کشورهای خارجی که در دفاع از خود نیستند، طبق قوانین بین المللی ممنوع است. بنابراین، در مجموع، حملات نظامی خطرناک ترین گزینه است.
به طور خلاصه، توسعه برنامه هسته ای ایران گزینه های بدی را در اختیار آمریکا قرار داده است. احیای قرارداد 2015 به اندازه توافق اولیه وقت گیر یا ایمن نیست، اما انجام این کار یکی از بهترین گزینه های بد بسیاری است. در نهایت، ایران توانایی فنی ساخت سلاح هسته ای را دارد. هدف واشنگتن متقاعد کردن رهبران ایران است که به سمت سلاح های هسته ای حرکت نکنند.
بنابراین دولت بایدن این حق را دارد که راهی برای رعایت توافق اولیه بیابد و سپس به یک توافق طولانی و قوی دست یابد. با این حال، در حالی که اصولگرایان در قدرت در ایران به طور منطقی نسبت به وعده های آمریکا بدبین هستند، هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها در سال 2015 به شورای امنیت سازمان ملل متحد بازگردند. با گذشت زمان، مزایای بازگشت به توافق اولیه کاهش می یابد.
علاوه بر این، محدود کردن تهدید برنامه هستهای ایران پس از غروب آفتاب در برجام یا محدود کردن برنامه موشکی مترقی ایران و یا پرداختن به حمایت آن از گروههای تروریستی در سراسر خاورمیانه آسان نخواهد بود. در نهایت، نیاز به رابطه ای متفاوت بین ایران و همسایگان خاورمیانه و غربی آن نسبت به روابط کنونی وجود دارد. بازگشت به توافق هسته ای گامی طولانی و دشوار در این مسیر خواهد بود.
منبع: امور خارجه
ترجمه: فرارو
[ad_2]