[ad_1]
جمهوری اسلامی می نویسد: یکی از ویژگی های حکومت داری این است که حاکمان با واقعیت هایی آشنا می شوند که قبل از روی کار آمدن و مسئولیت از آن بی اطلاع بودند. این آشنایی به حاکمان کمک می کند تا مشکلات را واقع بینانه حل کنند و از دنیای شعر به دنیای تصمیم گیری عقلانی منتقل کنند.
برجامی، مذاکره کننده ارشد کشور در وین، در بیانیه اخیر خود گفته است که شرایط برای یک معامله “برد-برد” فراهم است.
اصطلاح برد-برد همان زمانی بود که دولتمردان سابق از برجام برای دفاع از او استفاده کردند، او خائن به آنها بود.
به یاد داریم که برجام، مذاکره کننده ارشد فعلی کشورمان، خود را «کاریکاتور» می دانست و از عباراتی چون «مرده»، «جسد بی جان»، «چیزی سوخته» درباره برجام و برخی از آنها استفاده می کرد. در مجلس دهم نماد برجام جلوی دوربین رسانه ملی به آتش کشیده شد و البته تلویزیون هم آتش زدن برجام را در صحن مجلس شورای اسلامی به نمایش گذاشت!
یکی از بدعت های این جنبش، فیلمبرداری سریال «گاندو» علیه گلزنان برجام بود. حالا همین آقایان با افتخار این خبر را اعلام می کنند و خوشحالند که مفاد توافق «برد-برد» در مذاکرات نهایی رسیده است.
یعنی وقتی به قدرت میرسی حقایقی را میفهمی که قبلاً نمیدانستی یا با عینکی که دوست داری به آن نگاه میکنی، اما حالا که زمان عینک دیگری را به تو تحمیل کرده است، باید آنها را ببینی. در غیر این صورت.
تعبیر دیگر این حقیقت این است که برخی از حاکمان آنچه را که انجام داده اند نیکو و درست می دانند و برخی دیگر آنچه را که انجام داده اند باطل و خیانت می دانند. شاید یکی از آثار شر این باشد که صاحبان آن خود و اندیشه و گفتار و تصمیم و رفتار و کردارشان را زیبا بدانند و با آن مخالفت نکنند.
همین سرنوشت برای مذاکرات رقم خورد. کسانی که می گویند صحبت با قاتلان سردار شهید قاسم سلیمانی خیانت به کشور است، ملت و انقلاب اکنون حاضرند داوطلبانه با قاتلان وارد گفت وگوی مستقیم شده و حتی آنها را آزاد کنند. توافق با بازداشت شدگان برای دوری از موانع و رفع تحریم ها تا در اسرع وقت رفع شود.
فکر نکنید که ما می گوییم این نوعی مخالفت با دولت فعلی است. خواهش می کنم. هدف ما این است که بگوییم درک واقعیات یکی از پیامدهای به قدرت رسیدن مردم است. هدف دیگر تشکر از خداوند متعال است که به این نتیجه رسیده است که برجام به عنوان یک تصمیم جمعی نظام و با در نظر گرفتن شرایط زمانه، دستاورد قابل قبولی بوده است. نزدیک ضربه بزرگی به منافع ملی بود.
از این نکات باید نتیجه مهم تری گرفت: تدبیر همچنان در برابر وسوسه کسانی است که برجام و حتی مذاکرات برجامی دولت سیزدهم را شعار خروج از برجام قرار داده اند. این افراد نمی دانند که خروج از برجام به طور خودکار تمام قطعنامه های قبلی علیه ایران را اجرا می کند یا برایشان مهم نیست که کشور و ملت در این خطر بزرگ باشد.
آنچه قابل تامل است این است که این افراد فکر می کنند ایران می تواند با تکیه بر حق وتوی چین و روسیه مانع از سرگیری قطعنامه ها علیه ایران شود، هرچند قبلا در مذاکرات هسته ای شرکت کرده اند!
اما در این صورت هیچ دولتی حق وتو ندارد و هیچکس نمی تواند مانع تشدید قطعنامه ها علیه ایران شود. این همه خوش بینی نسبت به چین و روسیه که با تحریم های ما آشکار شده اند، یکی از شگفتی های زمانه ماست.
مقامات باید مراقب زبان ها و قلم های وسوسه انگیزی باشند که سعی در جلوگیری از معامله دارند تا بارج را احیا کنند. اگر این افراد بتوانند با این وسوسه ها به خواسته های خود برسند از لغو تحریم ها جلوگیری می کنند و کشور را در گردابی عمیق فرو می برند. دولت سیزدهم راه درستی را برای رفع تحریم ها انتخاب کرده است و باید از این وسوسه های خطرناک چشم پوشی کرد.
[ad_2]