[ad_1]
در اواخر قرن نوزدهم، زمانی که ابراهیم، مدیر شرکت فنی انگلیسی Talakam تصمیم گرفت برای اولین بار یک شبکه تلفن همراه در آفریقا راه اندازی کند، همه شگفت زده شدند. اغلب گفته می شود که “آفریقا منطقه خطرناکی برای سرمایه گذاری است”، “شبکه موبایلی در آفریقا در دست ساخت نیست”، “ایجاد شبکه های تلفن همراه بر عهده دولت است نه بخش خصوصی” و دیدگاه های مشابه. شرکت های مشاوره همچنین به موضوعاتی مانند فقر در سطح آفریقا، فقدان زیرساخت های لازم، بی ثباتی دولت ها، عدم دسترسی به منابع آبی و سطح پایین سواد و دانش در این زمینه ها می پردازند. البته با توجه به شرایط آفریقا، این دیدگاه ها ممکن است یکسان نباشد.
به گزارش دنیای اقتصاد، ابراهیم تصمیم گرفت استعفا دهد و شرکتی را با تنها پنج کارمند و مقدار کمی کمک بانک راه اندازی کند. موانع زیادی وجود داشت. ایجاد شبکه ای از شبکه های تلفنی در کشور بدون حتی دسترسی به آب آشامیدنی بدون کمک دولت ها تقریبا غیرممکن است و از همه مهمتر بانک ها و موسسات مالی منابع لازم برای تامین مالی آنها را ندارند. اما او مصمم بود که به مقابله بپردازد. هر جا که نیاز به تدارکات داشت، آنها را ایجاد کرد، حتی در مکان هایی که دسترسی به برق و زیرساخت وجود نداشت. این سخت کوشی نتیجه داد و پس از 5 سال این شرکت توانست در 3 کشور آفریقایی شبکه تلفن همراه ایجاد کند و 1/2 میلیون مشترک را جذب کند. اما این سوال مطرح می شود که چگونه ممکن است نوآوری به یک منطقه رشد اقتصادی تبدیل شود و آیا هر نوع نوآوری می تواند این وظیفه را محقق کند؟ در این مقاله سعی می کنم به این سوالات پاسخ دهم.
معرفی بازار نوآوری
رایج ترین تعریف برای نوآوری ایجاد افراد و ایجاد محصول یا خدمات جدیدی است که قبلاً وجود نداشته است که منجر به ارزش جدیدی برای مردم می شود. نکته مهم در این تعریف تاکید بر خود محصول است. نوآوری تنها در مواقعی می تواند منجر به رشد اقتصادی شود که نوآوری از نوع بازاری باشد. یعنی ایجاد یک بازار جدید. بازار جدید به معنای در دسترس بودن برای مشتریان جدید است. در واقع آنها مشتریانی هستند که نیاز به استفاده از یک محصول یا خدمات دارند، اما به دلیل نداشتن مهارت یا دلایل دیگر قادر به انجام این کار نیستند. با این حال، اگر نوآوری بتواند محصولاتی را ارائه دهد که غیرمصرفکننده هستند و عموماً شلوغ هستند، میتوانیم از آنها برای بازاریابی نوآوری استفاده کنیم.
عوامل موفقیت در بازار نوآوری
برای اینکه یک نوآوری در بازار موفق باشد، باید سه عامل اصلی را در نظر داشته باشد، در غیر این صورت قادر به رشد و رونق نخواهد بود. اولین عامل در نوآوری بازار، هدف غیر مصرف کننده است. غیر مصرف کننده بخشی از جامعه است که نیاز به استفاده از محصول یا خدمات دارد، اما دلیل آن این است که محصول یا خدمات به دلیل گران بودن قابل استفاده نیست. به غیر از این، جامعه غیرمصرف کننده بالاتر از این طبقه است و در واقع رمز موفقیت نوآوری در بازار است، زیرا منجر به بازار گسترده تری برای استفاده از محصول می شود و در نتیجه کسب و کار با سهم بالاتری سودآور می شود. علاقه آن قابل افزایش است. دومین عامل مؤثر در موفقیت این نوآوری، نیاز جدی به این محصول یا خدمات است. ذکر این نکته ضروری است که مصرف کننده برای استفاده از محصول برای پرداخت قبض حضور دارد. اگر مشتریان محصول را بخواهند، اما نیاز آنقدر جدی نباشد که حاضر به پرداخت هزینه برای محصول باشند، احتمال موفقیت بسیار کم است و در نتیجه ضرر خواهند کرد. تشخیص شدت و ضعف این احساس نیاز به روش های مختلفی مانند تحلیل بازار یا تحلیل رفتار مشتری صورت می گیرد، اما نظارت و درک کارآفرینان مهمترین نقش را در شناسایی این نیاز ایفا می کند. و از همه مهمتر، نوآوری کلید نوآوری است. در واقع، ارائه محصولات نوآورانه با هزینه کم و در دسترس بودن کم، یک مدل معقول است.
فقر و رشد اقتصادی از طریق نوآوری در بازار
وقتی صحبت از فقر و کمک به توسعه اقتصادی میشود، از اولین راه اینکه فکر کنیم تخصیص بودجه توسط دولت یا کمکهای نقدی و غیرنقدی به مردم این مناطق محروم از موفقیتآمیز و مؤثر است؟ در واقع پاسخ منفی است. رشد اقتصادی با تزریق منابع نقدی و غیرنقدی امکان پذیر نیست، بلکه با ایجاد اشتغال و امکان افزایش درآمد و بهبود زیرساخت ها در این حوزه ها امکان پذیر است.
با این حال، نوآوری می تواند به رشد و گسترش بازار کمک کند. اول اینکه افراد بیشتری به محصولات و خدماتی دسترسی خواهند داشت که قبلاً در دسترس نبوده است و این امر منجر به ایجاد فرصت های شغلی جدید و بهبود فضای کسب و کار در این حوزه ها می شود. به عنوان مثال، با دسترسی به شبکه تلفن همراه آفریقا، بسیاری از افراد می توانند محصولات خود را به صورت آنلاین و با کمک اپلیکیشن های مرتبط به فروش برسانند که خود برای این مناطق ثروت ایجاد کرده اند. دوم، نوآوری بازار، دلیل آن این است که در بازار داخلی، این حوزه ها شروع به گسترش می کنند. در واقع، این نوآوری به دلیل نیاز به رشد و توسعه خود ضروری است و به طور کلی به دنبال استفاده از افراد محلی به عنوان دلیلی برای نزدیک شدن به محل کار و شغل خود و در نتیجه افزایش تعداد افراد در این مناطق و در نتیجه افزایش است. بهبود شرایط زندگی آنها سومین نوآوری مدیر بازار ایجاد زیرساخت ها و امکانات اشعه ایکس است. به طور کلی این ایده های نوآورانه باید به روشی ساده مانند جاده ها و منابع انرژی اجرا شوند و عموماً دولت ها به هیچ وجه به آنها کمک نمی کنند و در نتیجه خود کارآفرینان آن ها را می سازند و زیرساخت های خود را ایجاد می کنند. . بنابراین برای رشد اقتصادی و در حوزه های فقر باید از کارآفرینان و ایده های نوآورانه از مناطق محروم کمک گرفت، در این مناطق کمک کرد.
[ad_2]