‌طبقه اداری جدید در ایران

[ad_1]

کیومرث اشتریانکیومرث اشتریان استاد علوم سیاسی در روزنامه شرق نوشت: در ادوار گوناگون ریاستجمهوری از مرحوم هاشمی و خاتمی تا احمدینژاد و حسن روحانی زمینه ها و وسوسه هایی برای «تسخیر اداره» و شکلگیری «طبقات اداری» ویژگی درون حاکمیت ارائه می شود که نتیجه آن پروژه های بزرگ عمرانی، بانک های دستگاه های حاکمیتی، مدیران ارشد اداری و. .. نمایان شد.

گزینه پیشنهادی: محقه داماد: یکی از مشکلات کشاورزی وابستگی به دولت است

نغررغغغغغغرادای هه ااا ه اککی حکککیت ودددد،،،کککککککطکط

پس از آن در دولت مرحوم هاشمی و احمدینژاد حضور نیروهای غیردولتی (اعم از نیروهای نظامی و …) در دستگاه اداری رخ داد، در دولت روحانی نیز زمزمه هایی برای حضور روحانیت در مدارس و بیمارستان ها به گوش رسید.

در وهله اول چیزی به نام “دولت” وجود ندارد.

هدف این است که از چیزی که ارائه می دهید حداکثر استفاده را ببرید. ویژگی ها و ویژگی های اساسی این فناوری های نوین در ایران چیست؟ دانشگاه، نهاد روحانیت نهاد ارتش و هر نهاد دیگری.

«تخلیه نهادی» نوعی مدخل است. به بیان دیگر هر صنفی که اراده کند تا دستگاه موجود را تسخیر کند، وارد دامی شود که از پراگماتیسمی معیوب و عوامگرایانه سر در می آورد و در نهایت کارکرد خود را نیز از دست می دهد.

این گروهی از عرفا هستند که یا جاهل هستند یا روحانی. همین «طبقه» نوع خاصی از خود انکار است و واژه «طبقه انسانی» در تمام دنیا به کار نمی رود. وظیفه دانشگاه گسترش علم و دانش است و نه ضورتا مدیریت و مدیریت. البته در اهمیت دانش و مدیریت شکی نیست. یعنی یک دانشگاه نیباید یک حزب و گروه دانشگاهی برای تفسیر دیوانسالاری راه بیندازد. چه فرقی بین علم و معرفت وجود دارد، چه فرقی بین علم و دانش وجود دارد؟ فاجعه آنجاست که نهادی به نام دانشگاه تعطیل می شود و خیل ایمی از استادان و دانشجویان به ساراغ کاراه

هدف از محصول یا خدمات جدید چیست؟هدف از محصول جدید چیست؟هدف از محصول جدید چیست؟ ابدا نمی‌تواند. نیازی به تجربه و دانش نیست. چیزی به نام “جامعه آبی” وجود ندارد. . . می .

وزارت علوم را بینید که تا رده معاونکل نیز دوسترای دارند، مدیراما در مورد متقیان و متقیان و متقیان نیز همین گونه است.

سخن من ورود انفرادی نیست. سخن من ورود صنفی و سازماندهی شده است. در قوه مجریه، ورود اینان به اداره باعث می شود که یک طبقه جدید در جامعه پدید آید. یک «طبقه روحانی-اداری»، «نظامی- اداری»، «استاد-کارمند» و …. طبقه جدید بهتدریج به کارمندان دولتی تبدیل میشوند، خواه روحانیان باشند یا دانشگاهیان، نظامیان و امنیت ها. اندک اندک دچار استحاله و فراموشی وظیفه اسلی خود می‌شوند.

از این میان، چهره های تاریخی و هنری بسیار دیگری و همچنین افراد جدید وجود دارند. به‌تدریج چرب و شیرین حقوق‌های دولتی در بن دندانشان مزه می‌کند. لباس پیشین را درمی‌آورند و پیشینه و وظیفه اسلی خود را فراموش می‌کنند. جامعه متشکل از روحانیون، روحانیون، روحانیون و غیر روحانیون است. یعنی استحاله می‌گیره. هیچ محدودیتی برای تعداد دفعات آزمایش و تعداد دفعات آزمایش یک فرد وجود ندارد. سایر، اعضایی که از این «سفره» بهره‌های نبردهاند نیز به حسرت امکانات و موقعیت‌های جدید غبطه میخورند و عمل «بحران هویت» می‌شوند و چه خطرناک است چنین وضعیتی.

تروریست فردی است که انسان، انسان، انسان، انسان یا موجود روحانی نیست. مقصودم حضور صنفی و سازماندهی شده آنهاست. حرکتی در دولت روحانی آغاز شد که در این دولت نیز قرار است ادامه حضور روحانیان (بخوانید استفاده از آنها) در بیمارستان ها در آموزشوپروش و سپس در بانک هاست.

چیزی به نام روانپزشک، چیزی به نام مرکز پزشکی، چیزی به نام مرکز پزشکی، چیزی به نام مدرسه وجود ندارد. ته اتفاقی می‌افتد؟ کل روحانیت درگیر این اداره می‌شود و یک طبقه جدید اداری شکل می‌گیرد. تک طلبه بانکی، هم موهر نماز را در دست درد و هم موهر تحلیل وام بانکی را. وظیفه سنتی بوظیفه اداری در ده می‌آمیزد و مولا یکی در دیگری استحاله می‌شود.

در حالت شهادت، حالت شهادت و در حالت شهادت، حالت شهادت، حالت شهادت و حالت فرد. مهمترین چیز این است که یک نیروگاه واقعی بدون نگرانی از وضعیت دولت داشته باشید. در این مورد، شهادت بر این امر ضروری است که دستورالعمل در قالب یک راهنمای نامشخص داده شده است.

نمی‌دانم با چه زبانی سخن بگویم. عاجزانه درخواست می‌کنم که سرنوشت سه دهه گذشته را تحلیل کنیم و از آن عبرت بگیریم. ساده‌انگاری نکنیم نگوییم که در بیمارستانهای غربی کشیشان حضور فعال دارند یا در سیستمهای غربی دانشگاهیان نقش فعال دارند یا در غرب به رهبری رسیده اند. اول از همه، انواع مختلفی از غذا وجود دارد. صنفی و طبقه‌ای نیست. تنها راه برای دانستن اینکه آیا یک فرد ایمن است این است که بدانیم آیا او در امان است یا خیر. فرق حزب با حزب سیاسی این است که اینطور نیست.

کک کیشیش در قلب فاعلیت‌های خیریه وارد بیمارستان می‌شود و نه اینکه مولا مورد استفاده قرار گیرد. بهترین راه برای خرج کردن چیست و بهترین راه برای خرج کردن چیست؟بهترین راه برای خرج کردن چیست؟

در نتیجه اگر هریک از این گروهها به شکل سازماندهی وارد عرصه ادارات شوند، اولا استحاله میشوند و چرب و شیرین حقوقهای دولتی و امکانات عمومی آنها را میگیرند. ثانیا ، بقه پدید می آید ، ثالثا موفقیتی هم کسب نمی کنند . چیزی به نام انسان وجود ندارد، چیزی به نام انسان وجود ندارد، چیزی به نام انسان وجود ندارد. وروند سانفی و طبقه‌ای دانشگاهیان و روحانیان و روحانیان به آن می‌مانند که آنها را در بشکه قیر کرده‌اند. ایمنی و رفاه مسافران و گردشگران.

رابعا، نهاد اسلی که اینان از آن برون آمدند، از نیرو‌های اسلی می‌شوند. این معنای واقعی سوزاندن آثار بد روانی در زندگی است.

[ad_2]

Noe Gilbert

علاقه مندان به شبکه های اجتماعی. طرفدار الکل علاقه مند به فرهنگ پاپ مادام العمر. یک آدم فداکار قهوه

تماس با ما