[ad_1]
در رفتنمحمدمهدی حاتمی; مذاکرات هسته ای ایران به نقطه عطفی رسیده است و البته اخبار تا حد زیادی مثبت است. در روزهای اخیر نمایندگانی از عربستان سعودی و کره جنوبی (کشوری که 7 تا 8 میلیارد دلار به ایران بدهکار است) در این مذاکرات حضور داشتند و نمایندگانی از آمریکا و اسرائیل نیز دیدار کردند.
به گزارش فرارو، حضور رقبای منطقه ای ایران و کشورهای بدهکار ایران در این مذاکرات حاکی از آن است که این توافق باید مورد توجه جدی قرار گیرد. با این حال، تجربه برجام در سال 2015 نشان می دهد که انتظار بیش از حد از یک توافق محدود، در شرایطی که ایران و قدرت های جهانی همچنان با هم مشکلات زیادی دارند، می تواند گمراه کننده باشد.
فرض کنید توافقی حاصل شود، بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در این میان، یک سوال خوب ممکن است این باشد: «فرض کنید توافقی حاصل شود و دلارهای نفتی به اقتصاد ایران برگردد، بعد چه اتفاقی میافتد؟» برای پاسخ به این سوال باید ده ها تنوع مختلف را در نظر گرفت: از محدودیت دسترسی دولت به دلارهای نفتی، از روابط خارجی ایران و توازن قوا در منطقه و جهان.
با این حال، حداقل از منظر داخلی، فهرست نگرانی ها به قدری طولانی است که به نظر می رسد ابتدا باید به آنها توجه کرد و نه دلارهای نفتی. ارقام ارگان های رسمی (از جمله دیوان محاسبات کشور و مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی) نشان می دهد که دولت ایران آنقدر بدهکار است که دلارهای نفتی نمی تواند وضعیت را بهبود بخشد. در این مقاله به بدهی دولت ایران می پردازیم.
وقتی از “بدهی” صحبت می کنیم، از چه چیزی صحبت می کنیم؟
بدهی دولت (از یک منظر) به طور کلی به دو نوع بدهی داخلی و بدهی خارجی طبقه بندی می شود. در مورد وام های خارجی، کشورها و سازمان های بین المللی طرف ادعا هستند و در مورد وام های داخلی، شرکت های دولتی، بانک ها، پیمانکاران و غیره.
در مورد ایران جای نگرانی است که وام های کلان دولت ایران به نهادهای داخلی و از قضا یکی از کمترین وام های خارجی به ایران در بین کشورهای مختلف است. از سوی دیگر، بخشی از بدهی وجود دارد که محاسبه آن بسیار دشوار است و آن بدهی برای نسل های آینده است.
بدهی خارجی ایران کمتر از 10 میلیارد است، عمدتاً به این دلیل که هیچ کشور یا سازمان بین المللی آنچه را که اکنون می خواهد بازپرداخت کند، به ایران بازپرداخت نکرده است. مسئله کلیدی بدهی واقعی دولت است که مدعیان آن نیز در ایران هستند. نسل های آینده نیز ممکن است تحت تأثیر بدهی دولت به مدعیان فعلی خود قرار گیرند.
بدهی 500 هزار میلیارد تومانی!
بارزترین نمونه بدهی دولت ایران تورم ناشی از کسری بودجه دولت است. اما چگونه این اتفاق می افتد؟ به بیان ساده، زمانی که دولت بیش از درآمد خود هزینه می کند، کسری بودجه ایجاد می شود و بنابراین، بودجه در واقع “کاهش می یابد”. اما دولت مدیون چه کسی است؟
در ازای منابعی که در اختیار دولت است، دولت ناگزیر برای تامین هزینه هایی که ما نداریم به بانک مرکزی متوسل می شود. حال اگر بانک مرکزی وجوه ذخیره (بیشتر دلار یا طلا) داشته باشد، می تواند معادل آن پول ایجاد کند و به دولت بدهد.
اما اگر بانک مرکزی این منابع را نداشته باشد، پول تولید شده (یا فقط چاپ شده) مبنایی ندارد. تورم بدون پول تورم است. این قسمت از بدهی دولت به صورت رسمی محاسبه نمی شود، اما به دلیل بدهی جاهای دیگر است که، تفریح، حساب و کتاب است.
چند ماه پیش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی گزارش داد که دولت ایران باید بین سال های 1401 تا 1403 شمسی، بیش از 500 هزار میلیارد تومان (500 هزار میلیارد تومان) اصل و سود اوراق قرضه منتشر شده قبلی را پرداخت کند. بیشتر این اوراق در دو سال اخیر در دولت حسن روحانی منتشر شده است.
بر اساس این گزارش، در سال 1401 دولت موظف به پرداخت 150 هزار میلیارد تومان اصل و 50 هزار میلیارد تومان سود اوراق و وام دریافتی آنها شد. پیش از این دیوان محاسبات کل خالص بدهی دولت در شهریور 1400 را بیش از یک هزار میلیارد تومان (هزار میلیارد تومان) اعلام کرده بود.
ترسناک ترین چیز گزارشی است که ابتدا منتشر شد و سپس رد شد. در گزارش رسمی (به اعتبار سازمان برنامه و بودجه دولت دوازدهم) آمده است که در صورت شکست مذاکرات هسته ای، دولت ایران در آستانه ورشکستگی قرار خواهد گرفت.
مهمترین شاخص برای تعیین وضعیت بدهی دولت «نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی» است. بر اساس این گزارش، در پایان دولت روحانی نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص داخلی به 52 درصد رسیده و پیش بینی می شود تا سال 1405 به 72 درصد برسد. (در پایان گزارش در صورت عدم رفع محدودیت سقف 285000 تومان به ازای هر دلار آمریکا ذکر شد.)
چه این گزارش را تایید یا تکذیب کنید یا نه، نمیتوانید نکته اصلی را فراموش کنید: اگر سهم بدهی دولت همچنان رو به افزایش باشد، دولت ایران مانند بدهکاری خواهد بود که نمیتواند بدهیهای خود را بازپرداخت کند و البته هنوز هم میکند. می خواهید وام بگیرید!
دولت ایران مدیون چه کسانی است؟
اما چه سازمان هایی در لیست نامزدهای دولت ایران قرار دارند؟ علاوه بر اوراق قرضه (یعنی دولت مستقیماً از مردم وام می گیرد)، دولت ایران بدهکاران دیگری نیز دارد. بانک مرکزی، نظام بانکی کشور و سازمان تامین اجتماعی طلبکاران اصلی دولت هستند.
بر اساس گزارش های رسمی، این فهرست شامل حداقل 17 نهاد بزرگ دیگر است و مجموع این وام ها است که طبق گزارش دیوان محاسبات اکنون به یک هزار میلیارد تومان (هزار میلیارد تومان) رسیده است.
بدهی دولت به بانک مرکزی در واقع ممکن است پیوندی بین موضوع آزادسازی دلارهای نفتی پس از توافق هسته ای و موضوع بدهی دولت باشد. این وام زمانی ایجاد می شود که دولت از بانک مرکزی «ریال» وام می گیرد، اما «دلار» به این بانک نمی دهد.
به عبارت ساده تر، دولت دلارهای نفتی را قبلا خرج کرده است (بخوانید خوراک) و حالا که دلار آزاد شده است، باید آن را به بانک مرکزی برگرداند. برآوردهای خوش بینانه نشان می دهد که ایران حدود 40 میلیارد دلار نفت بلوکه شده در بانک های خارجی دارد.
از این مقدار حدود 20 میلیارد دلار در بانک های چینی است که بعید است به ایران وام بدهند، زیرا “طبق توافق 25 ساله ایران و چین” ایران واقعاً به چین بدهکار خواهد بود و چینی ها بخشی از آنها را بازپرداخت خواهند کرد. بدهی. الان دارند دریافت می کنند!
باید دید چه مقدار از 20 میلیارد دلار دارایی بانک های بلوکه شده ایران واقعاً به دولت (نه بانک مرکزی) به بانک های خارجی (عمدتاً در عراق، کره جنوبی و ژاپن) می رسد. اگر این همه پول از سوی دولت به بانک مرکزی بدهکار باشد، در واقع توافق هسته ای نمی تواند آینده اقتصاد ایران را تعیین کند.
[ad_2]