دعا کنید پوتین کتاب های چخوف را نخواند!

[ad_1]

در رفتن Project Syndicate در گزارشی به معادلات اوکراین و گمانه زنی های مختلف در مورد حمله احتمالی روسیه به این کشور و به ویژه تحرکات اخیر روسیه در نزدیکی مرز اوکراین به دلیل درک خاص از سیاست جهانی، وضعیت فعلی می پردازد. ایالات متحده ولادیمیر پوتین را ارزیابی کرده است. در عرصه بین المللی و جاه طلبی های شخصی خودش.

با گزارش‌هایی مبنی بر حضور گسترده نظامی روسیه در نزدیکی مرز اوکراین و گمانه‌زنی‌های متعاقب آن در مورد خواسته‌های روسیه برای اوکراین، یک سوال اساسی مطرح می‌شود: دقیقاً چه خبر است؟ آیا آن است بعد چه اتفاقی می افتد؟ آیا روسیه به اوکراین حمله خواهد کرد؟

در عمل، به نظر می رسد که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، یک دستور کار سیاسی هشت ساله را دنبال می کند.

به گزارش فرارو، در پاییز سال 2013، دولت پوتین تهاجم گسترده ای را برای جلوگیری از امضای توافق نامه های تجارت آزاد اوکراین، مولداوی و ارمنستان با اتحادیه اروپا آغاز کرد. به گفته برخی ناظران و تحلیلگران، این امر منجر به تغییرات قابل توجهی در سیاست داخلی اوکراین و در عین حال تأثیرات خود بر وضعیت اروپا و روسیه شده است.

کمتر از یک سال بعد، روسیه شبه جزیره کریمه را ضمیمه کرد و به تدریج سعی کرد بقیه اوکراین را در دستور کار داخلی خود قرار دهد. در این راستا، روسیه به گونه‌ای اقدام نظامی در شرق اوکراین انجام داده است که از منافع جدایی‌طلبان بدون تابعیت مستقر در منطقه محافظت می‌کند.

از آن زمان تاکنون 14000 نفر در این درگیری خاموش و پرتلاطم جان خود را از دست داده اند. اتحادیه اروپا و ایالات متحده به طور مرتب تحریم های خود را علیه روسیه تمدید و افزایش می دهند و مجمع عمومی سازمان ملل از روسیه می خواهد که به مرزهای بین المللی خود احترام بگذارد.

با این حال، ناظران می گویند پوتین نه تنها نتوانسته مانع از توافق تجارت آزاد بین اوکراین و اتحادیه اروپا شود، بلکه عملا روسیه را از چیزی که بسیاری از اوکراینی ها دوست اوکراین می دانند بیرون رانده است و روسیه را دشمن خطرناکی در وضعیت فعلی اوکراین می دانند. . .

در شرایط کنونی، ولادیمیر پوتین معادله اوکراین را نبرد پرستیژی می داند که باید در آن پیروز شود. پوتین به خوبی می داند که اگر نتواند بین اوکراین و روسیه تعادل ایجاد کند، پیامدهای جدی و منفی در پی خواهد داشت. به نظر می رسد پوتین در طول شیوع ویروس کرونا کتاب های تاریخی زیادی خوانده است.

تابستان امسال، او مقاله ای تأمل برانگیز نوشت و خواستار ایجاد یک امپراتوری اسلاوی بزرگتر (قومیت اسلاو) شد. او در مقاله خود گفت که قدرت و تسلط بر اوکراین و بلاروس در نهایت باید به کرملین محدود شود. او به ویژه تصریح کرد که اکنون در تلاش است تا از آنچه که روسیه از محاسبات اشتباه قبلی او جلوگیری کرده بود، بهبود یابد.

بدون شک روند رشد فکری پوتین در مسائلی مانند اوکراین به خوبی شناخته شده نیست. با این حال، در پی خروج ایالات متحده از افغانستان، به نظر می رسد پوتین به ضعف جدی ایالات متحده پی برده است و هیچ قصدی برای راه اندازی جنگ های جدید یا درگیری های بین منطقه ای جدید ندارد. منطق پشت تفکر پوتین هرچه که باشد، او مذاکرات با رهبران اوکراینی را متوقف کرده، میانجی های آلمانی و فرانسوی را رد کرده و تانک های رزمی متعددی را در نزدیکی مرز اوکراین مستقر کرده است.

در این زمینه، هدف اصلی آن تحت فشار قرار دادن ایالات متحده برای پذیرش برخی از خواسته های روسیه برای بازسازی امنیت اروپا است. در این میان، خواسته اصلی روسیه این است که اوکراین اجازه نداشته باشد به ناتو بپیوندد (وعده ای که ایالات متحده در سال 2008 داده بود).

با این حال، در سال 2014، طرح استراتژیک پوتین برای پایان دادن به روابط استراتژیک بین اوکراین و اتحادیه اروپا شکست خورد. آنها اکنون بر مسائل امنیتی منطقه ای تمرکز کرده اند. در سال‌های اخیر، مقامات روسیه و رسانه‌های دولتی نسبت به استقرار نیروها و به‌ویژه استقرار موشک‌های آمریکایی در اوکراین برای تهدید مسکو ابراز نگرانی کرده‌اند. در این زمینه صحبت از نسل کشی جمعیت روسی زبان در اوکراین یا پیوستن اوکراین به ناتو است.

هیچ یک از این ادعاها هنوز به واقعیت نزدیک نیستند، اما بررسی ها نشان می دهد که تبلیغات سیاسی در این معادله نقش ویژه ای دارد. حدود 39 درصد از روس ها معتقدند جنگ با اوکراین قریب الوقوع است و انتظار می رود که این تعداد افزایش یابد.

در همین حال، ولادیمیر پوتین، به ویژه در عرصه سیاسی، به دنبال توافقات جدید با اروپا و آمریکا برای ایجاد ترتیبات امنیتی جدید است. این در تضاد کامل با تحولات پس از جنگ قدرت های پیروز جنگ جهانی دوم و رویکرد آنها به تقسیم جهان است. این در حالی است که همسایگان روسیه بیم آن دارند که در صورت پذیرش درخواست روسیه، سیل درخواست های بیشتر از سوی روسیه به آنها سرازیر شود.

در این زمینه، این سوال مطرح می شود که آیا برای همه این چالش ها راه حل دیپلماتیک وجود دارد؟ پاسخ این است که راه دیپلماسی بسیار سخت و زمان بر است. روسیه تاکنون چندین پیشنهاد برای ایجاد شفافیت و محدودیت در تعداد نیروهای متعارف در اروپا را رد کرده است. علاوه بر این، پیچیدگی مذاکرات تسلیحاتی بسیار زمان بر است. علاوه بر این، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که ابتکارات دیپلماتیک در تضاد با استراتژی کلان پوتین برای ساختن “روسیه بزرگ” است و روسیه در حال حاضر گزینه های نظامی خود را کنار نمی گذارد.

اگر روسیه به اوکراین حمله کند، بحران به اوکراین محدود نخواهد شد، بدون شک به کشورهای دیگر نیز سرایت خواهد کرد. این به ناتو اجازه می دهد تا علیه روسیه اقدام کند. اگر روسیه به اوکراین حمله کند، غرب تحریم های گسترده ای را علیه روسیه اعمال خواهد کرد و حتی اگر چین از روسیه حمایت کند، عواقب ناگواری برای مسکو خواهد داشت. علاوه بر این، ناتو حضور نظامی خود را در نزدیکی مرزهای همسایگان روسیه افزایش خواهد داد.

با توجه به همه اینها، گزینه حمله نظامی روسیه به اوکراین پیامدهای گسترده ای خواهد داشت و چندان منطقی نخواهد بود. با این حال، نمی توان آن را نادیده گرفت. در حال حاضر صداهای مخالف پوتین و اقدامات او در سیاست خارجی روسیه (در سیاست داخلی روسیه) در این کشور چندان قوی نیست.

سناریوی دیگر برای معادله اوکراین این است که روسیه از اوکراین می خواهد اقداماتی را انجام دهد که می تواند منجر به درگیری محدود با مسکو شود. مشکلاتی که در سال 2014 و 2015 نیز شاهد بودیم. اما باید توجه داشت که خطر تشدید تنش و تنش بین دو کشور بسیار زیاد است و حتی تحرکات کوچک نیز می تواند باعث انفجاری بزرگ شود.

به طور کلی باید تلاش های سیاسی برای جلوگیری از بحران گسترده در اوکراین صورت گیرد. امیدواریم پوتین چخوف را نخواند. شخصی پیشنهاد کرده است که “ما نباید از زور یا سلاح استفاده کنیم مگر اینکه از آنها استفاده کرده باشیم.”

[ad_2]

Kaia Lambert

گیمر. طرفدار رسانه های اجتماعی متخصص وب Wannabe. متعصب آبجو ارتباط دهنده. کارآفرین. گیک زامبی شیطانی. طرفدار پرشور تلویزیون عاشق بیکن غیرقابل درمان.

تماس با ما