[ad_1]
سید رسول موسوی در پیامی توئیتری در توییتر خود نوشت:
«غیرحرفهایترین چیزی که در مورد تیم مذاکرهکننده کشورمان شنیدهام، زبان مذاکره است.
آنها فکر می کنند که مذاکرات در زبان انگلیسی سریع و خوب تمام می شود، اما به زبان مذاکره توجهی ندارند و مفاهیمی که در مذاکرات مورد نیاز است، منافع را تضمین می کند، نه چانه زنی زبان و متن نویسی.
مذاکره کننده تجاری می داند که هدف اصلی او در مذاکرات افزایش و کاهش تجارت است و مهم نیست که تجارت به چه زبانی باشد. مذاکره همچنین می تواند ژست باشد.
دستیابی به یک مذاکره خوب با نتایج آن سنجیده می شود، نه با ترکیب متن یا زبان مذاکره کننده.
از اساتید و پژوهشگران تاریخ دیپلماسی ایران در تاریخ 200 ساله روابط معاصر کشور که هزاران مذاکره در تمامی عرصه های روابط خارجی کشور صورت گرفته و اسناد آنها در مجموعه های مختلف موجود است، بپرسید. زبان خارجی بود؟
دو مثال مهم برای اثبات ادعای شما
توافقنامه 1975 الجزایر و نقش استراتژیک آن در تاریخ معاصر این کشور به خوبی شناخته شده است.
مرحوم عزالدین کاظمی، مدیر حقوقی وقت، مذاکره کننده اصلی بود. او و همتای عراقی اش تحصیلکرده فرانسه بودند و به زبان فرانسه مسلط بودند، اما همه مذاکرات را به زبان فارسی انجام می داد.
پس از پذیرش قطعنامه 598، مذاکرات سختی بین ایران و عراق برای چگونگی اجرای قطعنامه تحت نظارت سازمان ملل آغاز شد.
تمام مذاکرات قطعنامه 598 که حاوی هزاران صفحه سند است، توسط هیئت ایرانی به زبان فارسی انجام شد، در حالی که اکثر هیئت های طرفین به زبان انگلیسی مسلط بودند.
مذاکره به زبان ملی به مذاکره کننده این فرصت را می دهد که به جای اینکه به فکر یافتن کلمه مناسب برای مذاکره باشد، به معنای کلمات توجه کند و در زمانی که مترجم در حال ترجمه جملات طرف مقابل است، بارها گوش کند و فکر کند. مخصوصاً وقتی زبان بلد باشد و رقیب را بفهمد!
آقای. مذاکرات باقری کنی به زبان فارسی حکیمانه، حسابگر و قانونی است. اصل 15 قانون اساسی زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد، مکاتبات، متون رسمی و کتب درسی باید به این زبان و خط باشد
حرف آخر: شاید نسخه اصلی برجام فارسی بود، کمتر مشکل داشتیم.
[ad_2]